«کتاب آدمهای غایب» نوشته تقی مدرسی (۱۳۷۶-۱۳۱۱) نویسنده و روانپزشک کودکان است. مدرسی این کتاب را نخست به زبان انگلیسی در آمریکا به چاپ رساند که با استقبال منتقدین نیز مواجه شد؛ نیویورک تایمز بوک ریویو کتاب را یک «جادوی واقعی» خواند. کتاب آدمهای غایب داستان نسل دوم و سوم از یک خاندان اشرافی است که در اختلاف با یکدیگر به سر میبرند. خان بابا دکتر، روزهای آخر عمر خود را سپری میکند و از فرزندش میخواهد به دنبال پسرنانتیاش بگردد. پسری که برخی میگویند راننده کامیون شده و برخی میگویند زندانی سیاسی است. این خاندان با همه ارتباطات در هم گرهخوردهشان و تضادها و تناقضهایشان و با ترکیبی از افکار و رفتارهای ضد و نقیضشان ماجراهای داستان را شکل میدهند. در بخشی از کتاب میخوانیم: تو تاریکی متوجه شدم که به جلوی اتاق خانداداش ضیاءم رسیدهام. در اتاق او را مثل در اتاق همایوندخت خدابیامرز، مهر و موم کرده بودند. از همان زمان شاه شهید رسم شده بود که در اتاق اسیران ناکام خاکمان را، آنهایی که به قول آقا آسد اسداله، «بیموقع چهره در نقاب خاک میکشیدند» مهر و موم بکنیم. شیشههای در اتاقش تار و مات بود. توی اتاق چیزی دیده نمیشد. دستم را به در گذاشتم و تعجب کردم. در اتاق باز شد. مهر و مومش را شکسته بودند ــ لابد به دستور خانبابا دکترم. شکستن مهر و موم در آن اتاقها، بیاجازه خانبابا دکترم امکان نداشت. شاید میخواست با گوشه و کنایه به من حالی کند که درها را برایم باز کرده و اجازه دخول به زندگی خصوصیش را داده. شاید میخواست که مرا محرم رازش کند. همین که وارد اتاق خانداداش ضیاءم شدم بوی عجیبی، مثل بوی آبانبارهای قدیمی، یا بوی حوضی که تازه آبش را کشیده باشند، به دماغم خورد. مثل اینکه اتاق روح داشت و توش موجودی نامرئی زندگی میکرد.
ویژه دستگاه های Android
دانلود از گوگل پلی دانلود از کافه بازار دانلود از مایکتویژه دستگاه های iOS
دانلود از اناردونی