محافظین تپه

«محافظین تپه» نوشته لیلا امانی (۱۳۶۶) است. این کتاب در چهارمین دوره مسابقات داستان‌نویسی «افسانه» در لیست آثار برگزیده ژانر فانتزی، به مرحله نهایی راه یافت. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: با سهراب مشغول بازی با منچ بودیم که سر و صدایی باعث شد دست از بازی بکشیم. سهراب کلید پروژکتور محوطه را زد و اطراف محوطه روشن شد. جغد و روباهی با یکدیگر جنگ می‌کردند وهرکدام سعی داشت دیگری را از پای در آورد اما موفق نمی‌شد. روباه از چنگال جغد رهایی پیدا کرد وبه سمت پرچین دوید. تماشای این جنگ چند دقیقه‌ای بیشتر طول نکشید. جغد، مثل هواپیمای سم‌پاشی ازبالای سر ما رد شد و صدایی گوشخراش از گلویش رها کرد. حیوانات هیچ وقت جنگ‌هایی را که دارند وارد محوطه آدم‌ها نمی‌کنند. سهراب گفت"دیوانه شده بودند؟" گفتم: "به گمانم قرار است اتفاقی بیافتد، پدر می‌گوید دیدن جغد شوم است."دست سهراب را گرفتم و هردو به کنار پدر وعمو رفتیم. هردو اینقدر خسته بودند که روی زمین دراز کشیده بودند و با پاهای گلی شام خورده بودند. پاورچین از پله‌ها بالارفتیم و تلویزیون را روشن کردیم. چند شبی بود که پدر تلویزیون را به اتاقم آورده بود می‌گفت: "این تلویزیون یک روز کل دنیا را نابود می‌کند." اما من علاقه خاصی به کارتون‌ها و برنامه‌های مستند داشتم. آن شب مستندِزندگی شیرهای آفریقایی را پخش می‌کرد. بازهم صدای جنگ روباه و جغد به گوش می‌رسید. سهراب پتو را بالای سرش کشید وگفت: "این صدارا دوست ندارم". چاره‌ای نبود پنجره را بستم. صدای تلویزیون رازیاد کردم که صدا را کمتر بشنویم. تا زمان خواب، جغد وروباه دنبال هم می‌دویدند و صداهای گوشخراشی می‌آمد. پدر می‌گفت"از وقتی که حفاری تپه را مردهای زنبوردار شروع کردند مزرعه مثل سابق امن نیست و صداهای نامفهومی شنیده می‌شود".