مقدمه دوباره دیر میشود..کسی اسیر می شود! چو کودکی، شبانه دل، بهانه گیر میشود.. دراین سراب خُفته ام..پسِ عذاب رفته ام نگاهم از ندیدنت، اگرچه پیر میشود... دمیده باز بویِ تو..بهشتِ راز کویِ تو گلِ امیدِ من ولی...بنفشِ سیر میشود.. سری به سنگ خورده و..دلی زچنگ برده و ببین که در برابرم، غمت چه شیر میشود؟ ولی تو سرد!...بهمنی .. بسانِ درد!.. در منی مگو که از نبودنم دیِ تو تیر میشود.. دلا خیال کم بگو.. زِ این مَحال هم بگو دوباره اشک با شبم.. کمی اَجیر میشود بسی غرور داری و...شرار و شور داری و تمام خواهشم دگر..سری به زیر میشود تهی زخواب کردی ام..پر التهاب کردی ام به شوق بوسه های تو..تنم کویر میشود تو را به سوز بنده ام..بیا هنوز زنده ام! اگرچه مُردنم زتو..چه بی نظیر میشود.. #بی_دل خلاصه : دنیای عشق و جنون، با تمامی بی رحمی اش، اینبار طعمه ای جدید را به بازی گرفته است . دختری آزاد از هر قید و بندی که حالا با تمام دلش ، به گوشه ی اتاقش قل و زنجیر شده و در اوج ناامیدی ، کور سویی از محبت، راه را نشانش می دهد . تقدیم به همراهان بی نظیرم !
ویژه دستگاه های Android
دانلود از گوگل پلی دانلود از کافه بازار دانلود از مایکتویژه دستگاه های iOS
دانلود از اناردونی