تا به حال شده فکر کنی به آدمیان دور و برت ؟!
همین هایی که دائماً با تو هستند ؛ گاها حال و احوالی می پرسند و وقتی هم که لازمت نداشتند نم نم غیب می شوند ، و یکهو می بینی یک جوری نیستند ، که گویی از آغاز هم نبوده اند !
آدم ها در دو حالت در کنارت هستند ، یا بد ذاتند و قصد آزارت را دارند ؛ یا در بهترین حالت چیزی از تو طلب دارند ،
طلبکار ها خود دو نوعند . در پست ترین حالت پول ، و در بهترین حالت آن محبت !
ما انسان ها اسم دسته اولی را می گذاریم گدا ؛ و به دومی لقب دوست می دهیم و گاها عشق !
اما هیچ موقعی نمی شود ، وقتی ، گاهی ، جایی ، آن میان که دلت می گیرد ، همان دم که روحت درد می کند ، یکی از همین ها بزند روی شانه ات و آرام دم گوشت بگوید :
- من یکم توجه اضافه دارم ؛ می خوای ؟
بپرسی :
- چی به تو می رسه ؟
و در جواب بشنوی که " یک حال خوب " !!