مقدمه:
روزی از تو پرسیدم گُم شدن چه معنی دارد؟ و جواب هایت را هنوز تک به تک به یاد دارم:
" گُم شدن یعنی ناپدید شدن...
گُم شدن یعنی رفتن و برنگشتن...
گُم شدن یعنی قد یک دنیا فاصله دور از هم بودن.."
من از تو دور بودم و تو هم از من!نه برایت پر رنگ بودم نه کمرنگ ولی بعد از چند سال در نظرت فراموش شدم.حالا که بالغ شدم فهمیدم گُم شدن یک معنی دیگر نیز دارد.منتظرم برگردی تا با صدای بلند به تو بگویم که بازی کودکیمان را فراموش نکردم.بازی با معانی کلماتی که تو دوستش داشتی.اما تو نیستی.تو رفتی.خیلی دورتر از من...گُم شدی.
با این حال باز هم با خودم می گویم:
" تو از من گُم شدی"