قبلا این خانه برای خودش شور و صفایی داشت ، چه جشن ها که سکوت خانه را نمی شکست ، چه شادی ها که دیوار ها از شادی اش می رقصیدند ، اما حالا همه این ها جایشان را به سکوتی داده اند که تنها تیک تاک ساعت آن هارا می شکند و دیوار ها بر روی آهنگ غمگین پیانو می گریند .
اکنون دارد رویای این دیوار ها به واقعیت می پیوندد و این خانه دارد کسی را درونش می پروراند که بوی ماجراجویی اش مشام تمام خانه را پر کرده .